بیسیم چی محراب

افسر جوان جنگ نرم

بیسیم چی محراب

افسر جوان جنگ نرم

جومونگ کره ای یا یهودی ؟

 

 

 چو سان در ذهن ، عبارت(جوسان) jew sun یعنی خورشید یهود را متبادر می سازد و ماجرا آنجا شگفت آور می شود که خورشید در تورات نماد ارض موعود یا سرزمین مادری باشد؛ چوسان که ارض موعود شد، منجی این قوم – جومونگ- نیز راهبی یهودی می شود... 

بقیه را در ادامه مطلب بخوانید :

چندی پیش به مقاله ای با عنوان" جومونگ و نجات‌بخشی بنی‌اسرائیل" در سایت موعود نوشته استاد ارجمندم جناب دکتر شفیعی سرورستانی برخوردم.

 تحلیل ایشان خصوصا این مطلب که" شاید این یادداشت ذهن بسیاری از جوانان علاقمند را برای کشف دقایق این مجموعه و کشف سایر مشابهت ها یاری دهد " بنده را بر آن داشت تا تحلیلی ترمینولوژیکال، تاریخی و تطابقی بر این افسانه کره ای بنویسم.

شاید تاسف بار به نظر برسد که برنامه های پر محتوایی همچون "این شبها" دررسانه ملی هیچ تکراری نداشته باشند و بعضا ساعاتی از پخش تلویزیونی را به خود اختصاص دهند که همزمان در شبکه ای دیگر برنامه پربیننده ای مانند سریال رستگاران در حال پخش است و در عوض سریال جومونگ دو بار تکرار شود.

بررسی تحرکات یهود در زمینه فرهنگ سازی و قلب واقعیات از طریق رسانه ، نه در این مجال که خود فرصتی بسیار می طلبد ،اما مقدمتا پیش از پرداختن به افسانه جومونگ به عنوان نمونه و جهت آشنایی با رویه کاری آنها ذکر چند مورد را مفید می دانم.

عبارت "موش کثیف" که سال ها در اروپا خطاب به یهودیان گفته می شد نه با مقابله به مثل یهود که در یک جریان فرهنگی- رسانه ای طی چند سال عملا از بین رفت.

برای نمونه اکثر ما انیمیشن "میکی ماوس" که باز گو کننده ماجرا های موشی زیرک در مقابله با توطئه های دشمنانش بود را دیده ایم .

بخش اول عبارت mici mouse که به معنای "میکی موشه" است یعنی mici در ذهن واژه mike مخفف میکائیل که از اسامی عبرانی است را متبادر می سازد و از سویی دیگر واژه mice به معنی صورت جمع کلمه mouse ،یعنی موشها است،و در کل در دل نام این انیمیشن ارتباطی چند گانه بین موش و یهود نهفته است .

 این موش زیرک و دوست داشتنی آنچنان در دل های بینندگان نفوذ می کند که دیگر ترکیب موش کثیف ترکیبی نا خوشایند ونا چسب به نظر می آید.

در موردی دیگر که بی شک شاهکار تاریخ انیمیشن سازی جهان است یعنی " تام وجری" ، پیروز بلا منازع همیشه داستان "جری" یا کاراکتر موش است . تا جایی که بیننده آرزو می کند کاراکتر گربه یا "تام" نیز هر از چندگاهی پیروز شود ولی گویا قرار است این یک سرنوشت محتوم و لم یتغیر تاریخ باشد که همیشه موش پیروز خواهد بود ، موشی که در خود بار معنایی یهودی را نهفته دارد .

به هر حال کودکانی که طی دو یا سه دهه پیش این انیمیشن ها را نگاه می کردند اکنون بزرگسالانی هستند که دیگربرایشان عبارت موش کثیف به معنای" یهودی" مفهومی ندارد و در اروپای antisemitist (ضد یهود) موش کثیف ترکیبی نا مانوس بوده و موش به عنوان موجودی دوست داشتنی ، زیرک و مهربان بار معنایی جدیدی یافته است اما نکته جالب این ماجرا متولیان محترم فرهنگی کشور ما هستند که اکنون اقدام به جلوگیری از پخش گسترده این انیمیشن ها کرده اند که به نظر حقیر نوش دارویی پس از پوسیدن کفن نوادگان سهراب است.

نمی دانم شاید بیست سال آینده هم نگه داشتن سی دی های افسانه جومونگ جرم محسوب شود. جومونگی که همچون موسی(ع) در خانه فرعون(امپراطور) رشد و نمو می کند ، بر علیه وی می شورد و در نهایت مردم آواره را با گذراندن از رودخانه ای پهناور (گذر موسی از رود نیل)به سرزمین خالی از سکنه ! پدرانشان یعنی چوسان قدیم (ارض موعود ) وارد میکند.

چو سان در ذهن ، عبارت(جوسان) jew sun" "یعنی خورشید یهود را متبادر می سازد و ماجرا آنجا شگفت آور می شود که خورشید در تورات نماد ارض موعود یا سرزمین مادری باشد. چوسان که ارض موعود شد ، منجی این قوم – جومونگ- نیز راهبی یهودی می شود. =jew Monk) راهب یهودی ( و پایه های ابتدایی امپراطوری خود را در "جولبن" (جو + لبن )می گذارد .

در اکثر واژه های کلیدی این افسانه کره ای "جو" ویا چیزی شبیه آن که دقیقا با همین تلفظ ، در زبان لاتین یهودی معنی می دهد استفاده شده است. شایان ذکر است لازم نیست دقیقا املا این لغات صحیح باشد چراکه در عمل هم ممکن نیست بلکه نویسندگان این افسانه کوشیده اند از اسامی و یا کلماتی بهره ببرند که حد اکثر ممکن با اسامی و مفاهیم یهود شباهت داشته و تلفظ مشابه آنها –نه الزاما املا- اهداف صهیونیستی عناصر پشت پرده این مجموعه را در ذهن بینندگان نهادینه کند.

جالب اینکه بیشتر این عبارات اسامی خاص هستند تا در صورت ترجمه و دوبله به زبانهای دیگر تغییری نیابند. البته آنچه ذکر شد سوای موارد متعدد نمادگرایی تصویری- صهیونیستی این سریال است .

آنجا که اولین بار با نقشه چوسان قدیم که بر روی پوست ترسیم شده مواجه می شوید فقط کافی است نقشه فرضی ارض موعود صهیونیستها(نیل تا فرات) را قبلا دیده باشید تا از این شباهت بی اندازه به شگفت آیید .

در BackGround سکانسای مختلف این سریال ستاره شش گوش و یا تصاویر متعدد پرچمهایی با نقش خورشید که نماد ارض موعود صهیونیستها است مواجه می شوید . از اینها که بگذریم نقش " کابالا " یا عرفان و سنت شفاهی یهود و پیشگویی هایشان در این سریال غوغا می کند، گویا قرار نیست هیچ تصمیمی بدون اذن پیشگوهای زن این سریال گرفته شود .

لابد آنها هم حداقل یک " نوستراداموس" یا " ربی یهودا "،"اری مقدس"،" ربی شمعون "و دیگر کابالیست یهودی لازم دارند تا برایشان واقعه یازده سپتامبر را پیشگویی کند و از آینده روشن قومشان بگوید. آری تاکید بسیار بر مسئله پیشگویی پرده از نیتی شوم وشیطانی برمی دارد که آن چیزی جز نام گذاری دهه دوم قرن بیست و یکم به نام دهه کابالا نیست .

آنچه در این سریال و دیگر فعالیت های فرهنگی – رسانه ای یهود به آن پرداخته می شود آماده سازی ذهن مردم جهان برای پیاده شدن مفاهیم دلخواهشان است. همانگونه که فیلم ها ، سریالها و آوازه خوانی های سبک متال و... دهه نود، جهان را برای ورود به عصر ترانس مدرنیسم که همان Satanism و یا شیطان پرستی بود آماده کرد.

جومونگ که گویا ماشیح (منجی قوم یهود) و قومش همان فرزندان برتر خداوند هستند ارتباطی تنگاتنگ با تورات و تلمود دارد آنگونه که همواره مورد عنایت الهی است و حتی همچون پیامبران بنی اسرائیل(طالوت و داوود) خداوند به او روش بافت و ساخت زره را آموخته وسربازانش را با تعدادی کم بر دشمنان بسیار خود از امپراطوری چینی ها، "هان" پیروز میگرداند.

نقش زنان در این سریال اعم از کارکتر های مثبت و منفی انسان را به یاد پیامبران زن سبعه-هفتگانه- یهود و یا حد اقل دیگرانی چون ریوقا ، ساره ، یائل و... می اندازد. شخصیت بانو" سوسانو " بسیار شبیه به" دبورا" نبیه یهودی است که بنا بر فصلهای 4 و 5 کتاب شوفطیم از مجموعه عهد عتیق بر سربازان سیسرا پیروز می گردد .و یا اقدامات تجاری وی "گراسیا ناسی "زن تاجر معروف یهودی و عامل اصلی نفوذ یهودیان در دربار عثمانی را در خاطر زنده میکند.

بانو سویا (همسر جومونگ) نیز که ابتدا به اسارت می رود ولی پس از باز گشت به خاطر اهداف عالیه قوم همسرش از معرفی مجدد خود سر باز می زند. شما را با داستان هدسه که بنا بر فیلم صهیونیستی "یک شب با پادشاه " به زور از خانه عمویش مردخای ربوده شد و به همسری خشایار شاه در آمد همراه می کند.

در بررسی شخصیت های زن این سریال از هدسه که با نفوذ در دربار ایران مقدمات قتل 77000 ایرانی را فراهم کرد بگذریم (شرح آن در دفتر استر از مجموعه عهد عتیق آمده است) به یاد " رکسلانه " یا "خرم سلطان" یهودی می افتیم که با نفوذ در دربار سلیمان، پادشاه عثمانی به همسری وی در آمد و با قتل ولیعهد "مصطفی " بالاخره منجر به پادشاهی سلطان سلیم دوم و شعله ور شدن آتش فتنه جنگهای ایران و عثمانی شد.

در دیالوگهای این سریال فراوان عبارات آوارگی ،اسارت ،سرزمین مادری و تاریخی ، کوچ و غیره و غیره به چشم می خورد که همگی یا د آور فراز هایی از تورات است. جومونگ برای دفاع از خود حق دارد از سلاح های نا متعارف زمان خودش مانند شمشیر فولادی و بمب های آتش زا و... بر علیه دشمنانش استفاده کند تا جایی که بیننده این برتری تسلیحاتی را نوعی حق مسلم وی میداند که حاصل هوشمندی و تخصص کارگزاران اوست همانگونه که باید صدها کلاهک اتمی اسرائیل را به رسمیت بشناسد.

دشمن اصلی جومونگ امپراطوری چینی ها یا همان"هان" است که سربازانش با پری که بر روی کلاه خودهایشان دارند بی شباهت به جنگ آوران مسلمان نیستند. خوب منطقی هم به نظر می رسد باید در مقابل نفوذ روز افزون اقتصادی چینی های کمونیست در مقابل ایالات متحده که 80 در صد ثروتش در اختیار جمعیت حد اکثر 6 در صدی یهودیان است ایستاد .

یکی از این راهها قدرت گرفتن کره به عنوان متحدامریکا و اسرائیل درحیاط خلوت چین است. توجه بیش از حد این سریال به مقوله تجارت، بی شک زیبنده یهودیان زر پرست است تا شینتویستها و مائویستهای روح گرای شرق آسیا. شاید هم صهیونیسم نمی تواند قبول کند پیروان مکتب کمونیسم(چین) امروز اینگونه در اقتصاد آزاد جهان جولان دهند.

لابد کره هم به عنوان هم پیمان ایالات متحده و اسرائیل با توجه بیش از حد به مقوله تجارت در این افسانه تازه ساخت! به دنبال ایجاد مقدمات فرهنگی جهت سرازیر کردن هر چه بیشتر تولیدات خود در کشور های هدف همچون ایران است . چراکه مناسبات اقتصادی دوازده میلیارد دلاری بین ایران و کره و نیز داشتن مقام سوم صادرات به ایران چشم طمع چشم بادامی های کره ای را هرچه بیشتر به سوی این مرز پر گهر جلب کرده است.

این در حالی است که نوادگان جومونگ بارها در مجامع بین المللی همداستان با آمریکا و اسرائیل فعالیتهای صلح آمیز هسته ای مارا محکوم کرده اند ، راستش من خودم هم نمی فهمم چرا باید بازارمان را در اختیار کشوری بگذاریم که حقوق مسلم ما را قبول ندارد.

البته این تنها گزاره اقتصادی - تجاری این مجموعه نیست بلکه موارد دیگری همچون نقش شرکت گوگل در القا تبلیغات غیر مستقیم نیز در این سریال مشهود است ، آنجا که قرار است امپراطوری نو بنیاد جومونگ "گوگوری یو " نام گیرد بیننده را به یاد تبلیغات و شایعات گسترده مبنی بر تاسیس کشوری به نام گوگوریو یا گوگ لند در جزیره ای G شکل(لوگوی اصلی شرکت گوگل) در اقیانوس آرام از سوی مدیران گوگل می اندازد.

البته شاید بگویید دچار توهم توطئه شده ام اگر بگویم حرف G از نمادهای اصلی فراماسونری است و یا اینکه نرم افزار Google Earth هیچگاه آنگونه که پایگاه اتمی نطنز را به وضوح مشخص کرده پایگاه اتمی دیمونای اسرائیل را به دلایل امنیتی تصویر نکرده است.

نمی دانم شاید این هم از ترفندهای اقتصادی بانو سوسانو و جومونگ باشد! البته با تمام تلاش و زبردستی که نویسندگان و دست اندر کاران کسرائیلی(کره ای-اسرائیلی) این مجموعه به خرج داده اند ، هیچگاه نخواهند توانست اسامی برخی شخصیتها و کارکترهای این سریال مانند "مگول"، " یا گاک " و" ماگاک " را که از دیدگاه ترمینولوژی یا اصطلاح شناسی همان مغول، یاجوج و ماجوج خودمان هستند با پوشش فرهنگی بپوشانند چراکه همواره در پشت این اسامی قتل و غارت ، خونریزی و توحش نهفته است .

البته بد نیست بدانند که مردمان این سرزمین همان صاحبان فرهنگی هستند که از مغولها مسلمان ساختند و بنا بر برخی تفاسیر این ذوالقرنین یا کوروش ایرانی بود که اسلاف و اجداد آنها یعنی یاجوج و ماجوج را از این سرزمین بیرون راند. به هر حال اگر یکی از قسمت های این سریال را از دست دادید چندان نگران نباشید چون صدا و سیما آنرا سه بار برایتان پخش خواهد نمود.

*علی اکبر رائفی پور: مسئول بررسی و تحلیل بسیج دانشجویی دانشگاه های شاهرود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد