بیسیم چی محراب

افسر جوان جنگ نرم

بیسیم چی محراب

افسر جوان جنگ نرم

هنوز خاطره ی جبهه ها خالی نیست

هنوز خاطره ی جبهه ها خالی نیست
شلمچه ز آن همه شب زنده دار خالی نیست
هنوز ساحل والفجر هشت خونین است
جبین آب زان همه اشک و آه پر چین است
هنوز خاک شلمچه خون به دل دارد
زحفظ آن همه خورشید خون به دل دارد

تبسمی بنما شلمچه هر دو تنهاییم
چگونه بعد شهیدان هنوز پا بر جاییم .
تو ای شهید که نامت خلاصه ی پاکیست
چقدر پیرهن خاکی تو افلاکیست
به استخوان و پلاک شکسته ات سوگند
به جان مادر پهلو شکسته ات سوگند
دلم ز هجر تو دوست شعله ور شده است
ز استخوان تو ای دوست قلبم شکسته تر شده است

غروب شلمچه انسان را به دنیای دیگر می برد ،
زمینش خاکی و محزون است و آسمان بغض آلود و پر ستاره ...
شلمچه داغ لاله هایی را بر دل دارد که کوکب های آسمان نیز به آنها حسرت می ورزند
در اینجا چشم ها از خود اختیاری ندارند و آه ،
دل را با سوز و اشک تسکین می دهد.
شلمچه میعادگاه عاشقان است غروبش انسان را به دنیای دیگر فرو می برد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد