جمله آقای احمدی نژاد به فارسی چنین بود: «غرب دست
از بچه بازی بردارد و با دُم شیر بازی نکند!»
لوماتن سخن رییس جمهور را چنین نقل کرد: « احمدی
نژاد گفت که غرب دست از لجاجت و تجاوز به کودکان بردارد و با شیرها بازی نکند»
نشریه اسپانیایی ال پاییس نیز نوشت: «رییس جمهور
ایران غرب را متهم به کودک آزاری کرد و گفت که شورای امنیت نباید با شیرها بازی کند
»
نشریه لا کرودونیای ایتالیا نیز نوشت: «احمدی
نژاد به غربیها هشدار داد که نباید با لجبازی به کودکان تجاوز کنند و شیرها را
بکشند »
ترجمه روزنامه نیوزویک: علی لاریجانی گفته است
که اگر شورای امنیت مثل موجوداتی که بچهها را میترسانند ظاهر شود، مردم ایران به
سوی قبله مسلمانان جهان دراز نمیکشند.
ترجمه نشریه اسپانیایی ال پاییس: علی لاریجانی
گفت که اگر شورای امنیت چیز ترسناکی را هم به ایرانیان نشان دهد، باز هم مردم ایران
به سوی عربستان سعودی نمیخوابند .
ترجمه نشریه فرانسوی اومانیته: علی لاریجانی
گفت که دراز کشیدن ایرانیان به سوی مرکز اعتقادات مسلمانان بستگی به این دارد که
آنها از موجودات افسانهای بترسند، این یک داستان ایرانی است
تلویزیون پر مخاطب ترین رسانه جمعی در ایران است از
این رو بیشترین تأثیر را بر فرهنگ عمومی دارد. تلویزیون به شکل کلی با یکسری از
برنامه ها ذائقه ای را در مردم ایجاد می کند پس از اینکه این ذائقه ایجاد شد می
گویند حالا که مردم چنین ذائقه ای دارند ما آن را تأمین می کنیم.
اولین و مهمترین اثر تخریبی تلویزیون بر فرهنگ یکسان کردن و عدم تفکیک یک پیام
برای تمام مخاطبین است. خصلت دیگر تلویزیون گرفتن قدرت تفکر در لحظه است وقتی یک
داده به مغز وارد می شود، مدت زمان معینی لازم است تا ذهن آن را پردازش کند ولی
تلویزیون این خصلت را از بین می برد. عواملی که از طریق تلویزیون بر افکار و فرهنگ
عمومی تأثیر می گذارند دقیق و فراوانند:
مطلب جایی در مورد تبلیغات و حجاب بود دیدم خیلی مهم بود برا اشائه اش اینجا گذاشتم به شما خواننده عزیز هم پیشنهاد می کنم با ذکر منبع اصلی اینکار را انجام دهید.
راستی در وبلاگ برترین حجاب هم به این نکته اشاره شده می تو نید مراجع کنید.
حتماً تبلیغات جدید بانک کشاورزی را که با عنوان «من هم در این بانک سهمی دارم» در تلویزیون پخش می شود را دیده اید.در این پیام بازرگانی اقشار مختلف خانم های ایرانی از مهندس و مهماندار هواپیما گرفته تا پزشک و دانشجو و خانه دار و جوان 18ساله و ... را می توان دید.این پیام بازرگانی هر بار در مورد یک گروه خاص از خانم ها پخش می شود .مثلا در یکی از این تبلیغات تلویزیونی می بینید که پنج یا شش خانم دانشجو حضور دارند و یکی از آنها جلوی دوربین می آید و در رابطه با طرح «دختران آفتاب» بانک کشاورزی و مزایای آن برای دانشجویان صحبت می کند.در نوع دیگری از این پیام بازرگانی می بینید که چند خانم 18 ساله دور یک کیک تولد 18 سالگی نشسته اند و شمع آن را فوت می کنند و یکی از این خانم ها رو به دوربین کرده و در رابطه با مزایای طرح «ایران دخت» بانک کشاورزی برای خانم های جوان صحبت می کند.برای خانم های خانه دار و شاغل و مهندس و ... نیز نوعی از همین تبلیغ تلویزیونی وجود دارد.
نکته جالب و قابل توجه در این سلسله تبلیغات این است که با وجود این که اقشار مختلف خانم ها در این تصاویر حضور دارند ولی هیچ کدام چادر به سر ندارند. حرف من این نیست که باید همه ی آنها چادری باشند من می گویم اگر نمونه آماری هم بگیرید حداقل یک نفر از این پنج نفر طبیعتاً باید چادری باشد. در واقع این پیام بازرگانی به طور غیرمستقیم این را می خواهد بگوید که هیچ کدام از زنان ایرانی با هر شغل و تخصص و مهارتی چادری نیستند.حتی یک نفر!حتـی یک خانم دانشجو،مهندس،خانه دار،پزشک،دختر 18 ساله هم در ایران نداریم که چادری باشد. اگر هم هستند بعد از این نباید باشند .اگر هم می خواهند باشند ما آنها را نمی بینیم! چون ممکن است هنگام تبلیغ کارت بانک«دختران آفتاب» بانک کشاورزی چادرشان زیر پایشان گیر کند و بخورند زمین و نتوانند نظر مخاطب را جلب کنند! نه تنها این پیام بازرگانی بلکه تمام تبلیغات تلویزیون همینگونه است.آخرین باری که یک خانم چادری را در تبلیغات تلویزیون دیده اید به چه زمانی برمیگردد؟اصلاً یادتان هست؟ این در حالی است که در نود درصد تبلیغات ، بانوان حضور دارند.به نظر شما دلیل سانسور چادر چیست؟ نگویید برای «جذب مشتری بیشتر» که فاجعه است.اگر در صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم از فیزیک بدنی زنان برای جذب مشتری بیشتر استفاده شود که همه ما باید از خجالت وغصه ی این مصیبت برویم بمیریم. مثلاً این صدا و سیما قرار است ابزار فرهنگ سازی اسلامی باشد.
حال تصور کنید یک دختر بچه 8 ساله را که طبق احکام شرع مقدس اسلام قرار است تقریباً یک سال دیگر مکلف شود و رعایت حجاب بر او واجب. اما مادرش چادری نیست.خاله اش هم همینطور.عمه ها و دخترخاله ها و دختر عمه ها و بقیه دخترهای فامیل را نیز به این لیست اضافه کنید.خب چه کسی قرار است به این دختر هشت ساله بگوید که چادر خوب است ؟اصلاً به او بگوید چیزی به اسم چادر وجود دارد.در خانه خودشان و فامیل که چادر ندیده ، در کتاب دینی مدرسه هم که چیز به درد بخوری از حجاب نخوانده،در جامعه هم که فقط بعضی از غریبه ها را با این پوشش دیده،در تلویزیون هم که تمام خانم های زیبای پیام های بازرگانی را با پوشش مانتو دیده،در سریال های سیما هم که فقط یا مادربزرگ های چروکیده را با چادر دیده و یا زن های میانسال و خبرچین همسایه را که چادر سفید گلدار می پوشند و با خبرچینی آتش بیار معرکه زندگی مردم می شوند.خب طبیعی است که این دختر از چادر خوشش نیاید. خواهران من هم اگر بودند با این شرایط چادر نمی پوشیدم.قرار بود صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران چنین کمبودهایی را جبران کند نه این که خود بر چنین معضلاتی به آهستگی دامن بزند.
آنتی تبلیغات
چند وقتیه چشمام به دیدن سن ایچ در شهرم عادت کرده البته نه در بیلبورد های تبلیغات نه در روزنامه ها نه در تبلیغات تلوزیونی و رادیویی بلکه در یک ظاهر لوکس و خیلی ناهمگون با فرهنگ در بین نخبگان شهرم حالا می گین چطور .
اخیرا (طی ماه جاری )در هر برنامه ای اعم از همایش ، سمینار ، نمایشگاه ، کنفرانس علمی و ... حضور پیدا کردم مواجه شدم با یک ویترین متحرک که پشتش دونفر خانم(مانکن)و آقا(مانکن) ملبس به لباس های نارنجی منقوش با آرم سن ایچ خیلی مهیج ایستادن و به مدعوین آبمیوه تعارف می کنن البته با توجه به
1 - این عادت زشت ما که مفت باشه کوفت باشه
2- حضور نا همگون از لحاظ ظاهری
3 - جلب توجه بیش از حد
هر کس که وارد میشه اول به سمت این دکه میره قبل از اینکه بدونه
کجا اومده؟
علت حضورش چیه ؟
دنبال چی بوده ؟
چند دقیقه ای رو گوش می دیم به توضیحات شیرین و البته لذت بخش خانم توزیع کننده که البته از لحاظ ظاهری با سلایق و اعتقاداتمون هم قطعا تطابق نداره ، حالا برام خیلی عجیب این ظاهر و این تشکیلات که خیلی مرموزانه در شهرم دارن کار میکنن و ما هم از همه جا بی خبره عرصه را بدون هیچ گزینشی براشون باز می ذاریم .
فقط چند تا سوال برام پیش اومده اینکه
حضور با اون سبک و شیوه وتوزیع رایگان محصولات شرکت نشان دهنده چیست ؟
آیا فقط تبلیغ محصولات شرکت است ؟
آیا تبلیغ چیز دیگری نیست ؟
یه دنیا خاطره !20 عکس
شما یادتون نمیاد، کیک می خریدیم پونزه زار. کاغذ زیرش رو هم می جویدم!
شما یادتون نمیاد آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم، آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛… جوونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!
شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میزاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.
شما یادتون نمیاد؛ جمعه شبا سریال جنگجویان کوهستان رو، فرداش همه تو مدرسه جوگیر بودیم.
شما یادتون نمیاد ، پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون حالمونو تا روز آخر عید میگرفتن !
شما یادتون نمیاد، اون قایق ها رو که توش نفت میریختیم و با یه تیکه پنبه براش فتیله درست میکردیم و بعد روشنش میکردیم و میگذاشتیمش تو حوض. بعدش هم پت پت صدا میکرد و حرکت میکرد و ما هم کلی خر کیف میشدیم..!!!
شما یادتون نمیاد اونجا که الان برج میلاد ساختن، جمعه ها موتورهای کراس میومدن تمرین و نمایش. عشقمون این بود که بریم اونا رو ببینیم. راستی چی شدن اینا؟
شما یادتون نمیاد، این چیه این چی چیه؟ کفش نهرین بچه ها, شما هم میخواین؟ بـــــله..
شما یادتون نمیاد سریال آیینه ، دو قسمتی بود اول زن و شوهر ها بد بودند و خیلی دعوا میکردند بعد قسمت دوم : زندگی شیرین می شود بود و همه قربون صدقه هم می رفتند. یه قسمتی بود که زن و شوهر ازدواج کرده بودند همه براشون ساعت دیواری اورده بودند. بعد قسمت زندگی شیرین میشود جواد خدایاری و مهین شهابی برای زوج جوان چایی و قند و شک…ر بردند همه از حسن سلیقه این دو نفر انگشت به دهان موندند و ما باید نتیجه میگرفتیم که چایی بهترین هدیه عروسی می تونه باشه.
شما یادتون نمیاد: ستاره آی ستاره پولک ابر پاره، به من بگو وقتی که خواب نبودی بابامو تو ندیدی؟
دیدمش از اونجا رفت اون بالا بالاها رفت بالا پیش خدا رفت
خدا که مهربونه پیش بابام میمونه
گریه نمیکنم من که شاد نباشه دشمن
شما یادتون نمیاد چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد 4 تا جا بیشتر نداشت و با دست میچرخوندش. شما یادتون نمیاد، همیشه کفش پاشنه بلندای مامانمونو می پوشیدیم و احساس بزرگی بهمون دست میداد. شما یادتون نمیاد چکمه پلاستیکی که مامانا از کفش ملی میخریدند پامون میکردند. شما یادتون نمیاد… فیلم ویدئو که یواشکی زیرپیرهنمون قایم می کردیم؛بعدم می گفتیم کیفیتش آینه س! شما یادتون نمیاد…جنازه از ویدئو راحت تر جا به جا می شد! شما یادتون نمیاد شیشه های همه خونه ها چسب ضربدری داشت. شما یادتون نمیاد…تا پلیس میدیدم صدای ضبط ماشین رو کم میکردیم! شما یادتون نمیاد که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید تموم داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی واقعا که هنوزم وقتی یادم می یاد گریم می گیره. شما یادتون نمیاد،انگشتامونو تو هم کلید میکردیم یکیشونو قایم میکردیم اینو میخوندیم: بر پاااا… شما یادتون نمیاد، چقدر زجر آور بود شنیدن آهنگ مدرسه ها وا شده اونم صبح اول مهر. شما یادتون نمیاد به زور می بردنموم نماز،ما هم برای اینکه نریم می رفتیم تو دستشویی ها قایم می شدیم! شما یادتون نمیاد، توی سریال در پناه تو وقتی بابای مریم سیلی آبداری زد به رامین چقدر خوشحال شدیم! شما یادتون نمیاد, سریال روزی روزگاری که پخش میشد تیکه کلام رایج بین مردم شده بود “التماس نکن” شما یادتون نمیاد، تو بلفی و لیلیبیت.. عمو دکتره همیشه مست و پاتیل بود! دماغش همیشه قرمز بود و بطزی مشـ.روبـش دستش! شما یادتون نمیاد، زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون. |