بیسیم چی محراب

افسر جوان جنگ نرم

بیسیم چی محراب

افسر جوان جنگ نرم

طلائیه

 

در 35 کیلومتری جادة اهواز به سمت خرمشهر، سه راهی جفیر و پادگان حمید خود را نمایان می‌کند؛ پادگانی که عراقی‌ها پس از تصرف، از پایه ویرانش کردند. از سه راهی جفیر به سمت طلاییه نیز دشتی وسیع با خاکریزهای متعدد به چشم می‌خورد که روایت‌‌گر حماسه روزهای آغازین جنگ است. مقرهای در این مسیر به دست رزمندگان اسلام بعد از آزادسازی احداث شده است. بعد از عبور از پاسگاه شهابی و طلاییة جدید در حاشیة دژ مرزی شهید ساجدی، به طلائیه، میدان حماسه‌ها می‌رسی و شاید تو نیز مثل آن هزاران نفر دیگری باشی که کفش‌هایت را از پایت درمی‌آوری و روی خاک شوره‌زار و شورآفرین طلاییه قدم می‌گذاری روبه‌رویت معبر و محور بچه‌های گردان یامهدی(عج) است که در عملیات خیبر خاک طلائیه را با خون سرخ خویش معطر کردند و آن‌سوتر حرم شهدای گمنام است. در کنار این حرم بود که دست مبارک سردار لشکر امام حسین(ع) شهید خرازی از پیکر جدا شد. در نقطه غروب خورشید، جزایر مجنون شمالی و جنوبی قرار دارد که با حرم شهدا حدود هشت کیلومتر فاصله دارد. پایین‌تر که می‌روی، به سه راهی شهادت می‌رسی؛ نقطه اتصال زمین و آسمان. دو مرحله بچه‌ها به این سه راهی زده‌اند که هر بار با توجه به شرایط خاص منطقه و آب‌گرفتگی وسیعی به نام هور، که در حال حاضر خشک شده، نیروهای ما موفق به تصرف آن نمی‌شوند که آثار به جا مانده از نبردهای دلیرانه در سه‌راهی شهادت، بستری می‌شود از عرش خدا که پیکرهای بی‌جان و نیمه‌جان نیروهای اسلام را در آغوش گرفته است تا آن‌که در مرحله سوم این مأموریت، شهید خرازی و یارانش آماده نبرد می‌شوند. سخن ماندگار خرازی در شب حمله مرحله سوم عملیات را با شب عاشورا پیوند زد. خرازی آن شب گفت: «امشب شب عاشوراست، نماینده امام از ما خواسته در طلاییه وارد عمل شویم. ما با تمام توان لشکر به دشمن خواهیم زد. هر کس می‌تواند بماند و هر کس نمی‌تواند آزاد است برود. آن شب بچه‌ها عاشورایی جنگیدند. شهید میثمی درباره آن گفت: «کسانی که آن شب در طلاییه بودند اگر در کربلا هم بودند می‌ماندند». آن شب بوی دود و خون و آتش با فریاد الله‌اکبر نیروهای اسلام و عجز و انابه عراقی‌ها در هم آمیخت. دشت طلاییه مانند آتش گداخته فوران می‌زد.‌ هیچ کس باور نمی‌کرد، کسی بتواند در این حجم آتش زنده بماند. عده‌ای از بچه‌ها در جزایر مجنون منتظر پیوستن نیروهای کمکی بودند سه راهی شهادت می‌شود آسمانی‌ترین نقطه زمین و عروج از خاک تا عرش خدا. در یک نبرد مردانه خط دشمن شکسته می‌شود و دشمن ناجوانمردانه و با شقاوت تمام سلاح شیمیایی را به کار می‌گیرد و صحنه عصر عاشورا در طلاییه تکرار می‌شود. آنگاه که بچه‌ها زیر باران آتش، از شکستن خط ناامید شده بودند و دشمن با هر سلاحی مقاومت شدیدی می‌کرد، پشت بی‌سیم صدایی فریاد زد: از آقا اباالفضل(ع) مدد بگیرد به یکباره فریاد «یا اباالفضل» در خط پیچید و دشمن به زانو درآمد و علمدار این عملیات در طلاییه دستش از تنش جدا شد.  

 

 

 

این هفته نیا

یا صاحب الزمان 

از دوری تو غمین و نالان هستیم
از کرده خود بسی پشیمان هستیم
اصلیت ما را تو اگر می پرسی
از کوفه ولی مقیم ایران هستیم
ما لشگریان سلاح روسی داریم
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم
هرجمعه  که شد بیا که ما منتظریم
این هفته فقط نیا عروسی داریم
از جور زمانه ما شکایت داریم
اندازه کوه و صخره حاجت داریم
ما مشکلمان گرانی و بیکاریست
آقا به نبودنت که عادت داریم
صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو
از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو
آقا تو بیا ولی فقط بایک شرط
از آنچه که ما دوست نداریم نگو

سلام بر رمضان

باردیگر ماه مهمانی یزدان رسید وفرصتی دوباره برای تجدید عهد وپیمان .
 رمضان یکی از اسماء الهی وماه عترت قرآن است .
 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است:
 «ای بندگان خدا!
 ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است.
بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید.
 در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما عبادت، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.
پس با نیتی درست و دلی پاکیزه،‌ پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد.
بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد. با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید».

قابل توجه مسئولین محترم

اینجا ایران است تعجب نکنید

عکسهای زیر داخل خیابان های ایران اسلامی ماست نه امریکا و نه اروپا خودتون قضاوت کنید چرا ؟

حالا یک سوال هم از مسئولین محترم دارم آقا جون تا کی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینو دیگه اصلا تعجب نکنه امتحانش مجانیه یک صبح جمعه به کوه های دورو بر شهرت برو ببین چه خبره خدایش من که جرات نمی کنم  !!!!!


نه بابا تعجب نکن اینم یک دختر ایرونی است هموطن منو تو اما موندم چرا به شیوه غربی ها راه میره شلوار کوتاه واویلا ؟؟؟؟؟؟


چکمه بلند و ماتنوی کوتاه هم اگه می خوای توی بوتیک سر کوچه منزلت فراوان

مدیران فرهنگی کشور دمتون گرم !!!!!!!!


از آدرس دادن و صحبت کردن کردن در مورد این معضل ( بی حجابی ) خسته نشدم نه نباید خسته بشم چون از دوستان دیگه ( مدیران فرهنگی و مسئولین ) خبری نیست حداقل بیسیمچی محراب شاید بتونه با زدن حرف دلش نه یذار بگم داغ دلش این دوستان رو از خواب غفلت بیدار کنه حالا نظر شما شما چیه می تونه یا نه ؟؟؟؟؟

مزاحمت خیابانی

با خوندن متن زیر شاید بگید بیسیمچی محراب هم تند رو ست اما  ایرادی نداره بگید چونکه که دیگه از  مزاحمت خیابانی و بی حجابی دیگه قاطی کردم که می بینم افرادی که در کوچه‌ها و خیابان‌ها مزاحم زنان و دختران می‌گردند، از نظر قانون اسلام مستحق مجازات سخت و شدیدی می‌باشند. تنها آنها را به کلانتری جلب کردن و تراشیدن سر کافی نیست. بلکه بسیار شدیدتر باید مجازات شوند تا دیگر جرأت انجام چنین اعمالی را نداشته باشند.

در شأن نزول آیات 59 و60 سوره احزاب آمده است:

«گروهی از منافقین، اوایل در کوچه‌ها و معابر مزاحم کنیزان می‌شدند. گاهی از اوقات ، متعرض زنان آزاد نیز می‌شدند و مدعی بودند که ما نفهمیدیم آزادزن است و فکر کردیم کنیز است. لذا به زنان آزاده دستور داده شد که بدون لباس کامل از خانه خارج نشوند تا کاملاً از کنیزان تشخیص داده شوند و مورد مزاحمت و اذیت قرار نگیرند.»

از نظر اسلام کنیز بودن، ملاک مزاحمت نبوده و منافقین نمی‌توانستند آن را عذری مقبول برای خود ذکر کنند. اگرچه پوشانیدن موی سر بر کنیزان واجب نبوده است و شاید دلیل آن هم این بوده که وضع کنیز معمولاً جالب و تحریک آمیز نیست و مورد رغبت کسی واقع نمی‌شود ولی در هر حال این مزاحمت‌ها حتی در مورد کنیزان نیز گناه محسوب می‌شده است.